دابل اس عشق من

دابل اس وپارک جونگ مین

دابل اس عشق من

دابل اس وپارک جونگ مین

شیرینی های زندگی 1

 سلام من اومدم  با قسمت جدید نظر فراموش نشه چون اصلا راضی نیستم 

 

نجمه: بچه ها بریم بیرون یکم خرید کنیم .

فاطمه: من موافقم بریم

شادی : نهههه من خیلی خستم باید بخوابم شما برین

کیمیا :واااای شادی راست می گه منم نمی یام .

ستاره هم که سرش تو گوشیش بود وکلا توی باغ نبود پس فاطمه ونجمه باهم بیرون رفتند .وقتی داشتند از کنار جدول رد می شدند یکهو یک ماشین زد به فاطمه که خوشبختانه  نجمه که اون طرف فاطمه بود متوجه شد واو را به سمت خودش کشید راننده که پسر جوانی بود از ماشین پیاده شد وبه طرف

آن ها امد و گفت :واقعا متاسفم اتفاقی که براتون نیفتاد خانوم می خوایم بریم دکتر . فاطمه که هنوز تو شک بود فقط به پسره نگاه می کرد واصلا نمی دونست که چه خبره ولی نجمه با حالت پرخاشگری داد زد :مرتیکه می خواستی  اگر نمی تونی برونی پس چرا میشنی پشت رل  د آخه لعنتی نزدیک  بود دختر مردم رو به کشتن بدی !!!

پسره که دست پاچه شده بود ونمی دونست چی بگه ولی چهار تا از دوستاش که توی ماشین بودند امدند ویکی از ان ها به طرفداری از دوستش گفت : خانوم ها واقعا معذرت می خواهیم ما رو ببخشید لطفا اگر مشکلی براتون پیش امده یا آسیببی دیدید بگید . ولی یکی ازدوستاش که از  همه  شیطون تر به نظر می رسید گفت :هوووووی  چی میگی کیو جونگ اونا باید معذرت بخوان آخه این جا هم جای راه رفتنه تازه مگه شما نمی دونید که ما کی هستیم  ویه چشمک به دخترا زد .

نجمه جواب داد : نه بابا انگار بدهکارم شدیم بعد دست به سینه وایساد وحالت صورتشو مثل اون پسره کرد وگفت : حالا مثلا کی هستین ؟

فاطمه که به خودش اومده بود دید اگه جلوی دوستشو نگیره حتما یه دعوای حسابی میشه واسه همین بازو نجمه رو گرفت وگفت : من حالم کاملا خوبه   نیازی به دکتر ودعوا نیستوبعد با لبخند گفت :ماداشتیم دنبال یه مرکز خرید معروف می گشتیم شنیده بودیم توی این خیابونه ولی نمی دونیم دقیقا کجاست  فکرکنم شما بتونید کمکمون کنید . همون پسر که بهش زده بود بادست به یه طرف اشاره کرد وفاطمه با لبخند تشکر کرد و نجمه رو که درحال غرغرکردن بود ومی خواست حال اون پسرا رو سر جاش بیاره 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.